از آن يار آشنا بپرس سوز هجران را

ساخت وبلاگ

از آن يار آشنا بپرس سوز هجران را ، از آن  دلدارنازنين بپرس که چرا ناز و عشوه می کند ؟ به چه دليل اين همه انتظار کشيم ، اشک  مان از گونه های سرخ مان جاری می گردد و زمين و زمان را آبياری نمايد ؟ دراشک چه  خصوصياتی است ، آيا مزه آن را تا بحال چشيده ای اگر چشيده باشی  ، شوری آن را  تا بحال احساس کرده ای ، راستی چرا اشک انسانها شور است در اين شوری چه رازی   وجود دارد ، آری دراين شوری حکايتهايی نهفته است که درآن درسها و عبرتهای بيشماری  برای حيات آدمی است ، در اين شوری نيرو و کشش و جاذبه خاص بی نهايت و اسرار آن  مشاهده می گردد ، اگر طالب آن باشی به مراد خواهی رسيد در دنيای اشک جاذبه های از  عشق ديده می شود ، مگر می شود بی دليل قطراتی از چشم آدمی به زمين فرود آيد ، مگر  امکان دارد دلی که درآن سنگ وجود دارد از آن دل اشک گلگون برگونه های سرخ  سرازيرگردد و همه جای صورت را خيس کند و ديدی فراتراز زمين و زمان داشته باشد ، در  اين عالم بعضی محاسبات و معيارهايی يافت می شود که با سنجش و محاسبات فرق اساسی  دارد ، از معيارها و اندازه گيری های ما به مراتب دقيق تر است ، اگر بخواهيم برکنه  آن دست يابيم بايد لحظه ها ومسافتها يی درهمان حول و هوش طی کنيم تا سرانجام به آن  برسيم و چه بساممکن است هرگز رسيدنی درکارنباشد ، ديدن آن با درک کردن آن فرق دارد  با اعمال صوری شناختی حاصل نمی گردد و حقيقت آن با حقيقت اين متفاوت است ، درعالم  فقط يک حقيقت وجود دارد و دو يا سه ای موجود نمی باشد ، وآنچه که هست يکی است بايد  به دنبال يکی گشت ، ميليون ها اشک درسرتاسر کره زمين ازچشم ها جاری می شود ، هرکدام  از آنها با همديگر همخوانی و هم آهنگی ندارند و برای هدف و منظوری ريخته می شوند  دربعضی از اشک ها بحث هجران و جدايی به حد نهايی خود می رسد ولی برخی از آنها فقط  برای مال و منال دنيوی است ، به هرجا سفر کنيم آن چيز مدام با ماست و مارا به سمت  خاصی سوق می دهد و تصور می کنيم که درمسيرحق قرارگرفته ايم و باطل و لشکريانش ا زما  فاصله زيادی دارد و ماسنگر های محکمی در اطراف خود ايجاد کرده ايم و هرگز امکان  وجود نيروهای باطل وجود ندارد ، قصه آدمی سوز خاصی به خود دارد و بيچاره انسان بيش  از حد به خودش و خواسته های درونش متکی است ، البته اتکا به خود و داشتن اعتماد به  نفس کار خوب و پسنديده ای است ولی دانستن اين مطلب از ضروريات است که آيا خودی وجود  دارد تا به آن متکی باشيم به کدام خود و به کدام خواسته بايد اتکا داشته باشيم گاهی  اوقات زمان و مکان و جاذبه های دروغين آن مارا فريب می دهد ، از مکر زمانه بايد  ترسيد ازمکر خود و خواسته های آن بايد هراسيد ، اين ترس و هراسيدن واقعيت دارد ،  زمان و مکان برای مادرس ها ی خوب و عبرت آموزی ارائه می دهند ، ولی ما آموزنده ی   خوبی نيستيم ،

ندای عشاق...
ما را در سایت ندای عشاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamshouga بازدید : 240 تاريخ : چهارشنبه 19 آبان 1395 ساعت: 0:06