از آن يار آشنا بپرس سوز هجران را ، از آن دلدارنازنين بپرس که چرا ناز و عشوه می کند ؟ به چه دليل اين همه انتظار کشيم ، اشک مان از گونه های سرخ مان جاری می گردد و زمين و زمان را آبياری نمايد ؟ دراشک چه خصوصياتی است ، آيا مزه آن را تا بحال چشيده ای اگر چشيده باشی ، شوری آن را تا بحال احساس کرده ای ، راستی چرا اشک انسانها شور است در اين شوری چه رازی وجود دارد ، آری دراين شوری حکايتهايی نهفته است که درآن درسها و عبرتهای بيشماری برای حيات آدمی است ، در اين شوری نيرو و کشش و جاذبه خاص بی نهايت و اسرار آن مشاهده می گردد ، اگر طالب آن باشی به مراد خواهی رسيد در دنيای اشک جاذبه های از عشق ديده می شود ، مگر می شود بی دليل قطراتی از چشم آدمی به زمين فرود آيد ، مگر امکان دارد دلی که درآن سنگ وجود دارد از آن دل اشک گلگون برگونه های سرخ سرازيرگردد و همه جای صورت را خيس کند و ديدی فراتراز زمين و زمان داشته باشد ، در اين عالم بعضی محاسبات و معيارهايی يافت می شود که با سنجش و محاسبات فرق اساسی دارد ، از معيارها و اندازه گيری های ما به مراتب دقيق تر است ، اگر بخواهيم برکنه آن دست يابيم بايد لحظه ها ومسافتها يی درهمان حول و هوش طی کنيم تا سرانجام به آن برسيم و چه بساممکن است هرگز رسيدنی درکارنباشد ، ديدن آن با درک کردن آن فرق دارد با اعمال صوری شناختی حاصل نمی گردد و حقيقت آن با حقيقت اين متفاوت است ، درعالم فقط يک حقيقت وجود دارد و دو يا سه ای موجود نمی باشد ، وآنچه که هست يکی است بايد به دنبال يکی گشت ، ميليون ها اشک درسرتاسر کره زمين ازچشم ها جاری می شود ، هرکدام از آنها با همديگر همخوانی و هم آهنگی ندارند و برای هدف و منظوری ريخته می شوند دربعضی از اشک ها بحث هجران و جدايی به حد نهايی خود می رسد ولی برخی از آنها فقط برای مال و منال دنيوی است ، به هرجا سفر کنيم آن چيز مدام با ماست و مارا به سمت خاصی سوق می دهد و تصور می کنيم که درمسيرحق قرارگرفته ايم و باطل و لشکريانش ا زما فاصله زيادی دارد و ماسنگر های محکمی در اطراف خود ايجاد کرده ايم و هرگز امکان وجود نيروهای باطل وجود ندارد ، قصه آدمی سوز خاصی به خود دارد و بيچاره انسان بيش از حد به خودش و خواسته های درونش متکی است ، البته اتکا به خود و داشتن اعتماد به نفس کار خوب و پسنديده ای است ولی دانستن اين مطلب از ضروريات است که آيا خودی وجود دارد تا به آن متکی باشيم به کدام خود و به کدام خواسته بايد اتکا داشته باشيم گاهی اوقات زمان و مکان و جاذبه های دروغين آن مارا فريب می دهد ، از مکر زمانه بايد ترسيد ازمکر خود و خواسته های آن بايد هراسيد ، اين ترس و هراسيدن واقعيت دارد ، زمان و مکان برای مادرس ها ی خوب و عبرت آموزی ارائه می دهند ، ولی ما آموزنده ی خوبی نيستيم ،
ندای عشاق...برچسب : نویسنده : mamshouga بازدید : 240