گفتگو با شقايق

ساخت وبلاگ
 

درميان کوهستان برروی صخره ای نشسته  بودم و به بلندای آن نظاره گربودم و به تفکر عميق فرورفته بودم و صدای پچ پچ  پرندگان درگوشم طنين انداز بود ، اشکال مختلفی ازصخره ها درهمه جای کوهستان مشاهده  می شد ، باد با وزش آرام خود جلوه خاصی به محيط کوهستان بخشيده بود گويی تمام اعضای  طبيعت از صخره های بزرگ گرفته تا شن و ماسه و درختان سرسبز جنگلی و چمنزارهای اطراف  درحال بحث و گفتگو با همديگربودند و پيام های خاصی مابين هم رد و بدل می شد احساس  عجيبی داشتم و دوست داشتم راز و رمز آن پيام هارا درک کنم ولی زبان آنهارا بخوبی  نمی فهميدم در آب و هوای آن بودم و حال خاصی داشتم ، ناگهان به طرف پايين صخره  نگريستم به اطراف خود بادقت نظر انداختم شقايقی را ديدم که از ميان سنگها به تنهايی  روئيده است دراطرفش هيچ چيز نداشت فقط سنگ سختی بود با دقت و تدبيرخاصی به شقايق  نگاه کردم تا با او سرسخن رابازکنم  آن شقايق بقدری زيبا و جذاب بود که بابيان  قابل توصيف  نيست ، به شقايق گفتم تو کی هستی و چه رازی دروجودت نهفته است و  چراتنهايی ؟ چگونه توانسته ای ازمیان سنگ های سخت عبور کنی و قدبرافرازی ؟ درپاسخم  گفت تو کيستی  ؟ گفتم من آدمیزادم ، من اشرف مخلوقاتم ، گفت : راست ميگی !  گفتم آری ، گفت : راستی معنی محبت و دوست داشتن را خوب می فهمی ، گفتم آری ، گفت :  نه خير  تومغرورو خودخواه هستی ، تو از نسل ماهواره و کامپيوتر و اينترنت هستی  به دانش و علم خود می بالی ، تومی توانی در آن واحد از طريق سيم ها پيام خودرا  درسرتاسر دنيا به همنوع خود منتشر سازی ، گفتم مگر اين کارها عيب دارد ، من اين فن  آوری را با کوشش و تلاش بيشمار و کشيدن رنج ها و سختی های بيکران بدست آورده ام ، نسل  های گذشته من برای رسيدن به اين وضع فداکاری های زيادی انجام داده اند و هزينه های  زيادی را متحمل شده اند تا به اين روز رسيده ايم و خود من هم هزينه های گزافی دراين  راه پرداخت کرده ام ، گفت : واقعا راست می گوئيد ، گفتم بلی ، گفت : پس بشنو از من  ، من مخالف علم و پيشرفت و فن آوری شما نيستم ولی يک مطلب مهمی است که بايد برات  بگم ، شماها آن همه فن آوری را  با کوشش ساليان متمادی بدست آورده ايد ولی من آن را  ازقبل درذات خود داشته ام و دارم ، وجود من طوری طراحی شده  است که می توانم  در آن واحد پيام ها و تصاويرخودرا درتمام دنيابه همنوعان خود منتقل کنم و پيامها و  تصاوير آنهارا نيز دريافت  نمايم ، و حتی توانائی  دريافت تصاوير ماهواره  ای و تلويزيونی شما انسان هارا نيز در سرشت خود دارم و بخوبی پيام های  شماها را  ازتمامی نقاط جهان هستی دريافت می کنم و از آن بهرمند می گردم ، ولی شما تا بحال چه  کارکرده ايد و ازدست آوردهايتان چگونه استفاده  نموده ايد و شما نيز از طريق  همان تکنولوژی چه پيامهايی باهمديگر مبادله کرده ايد آيا واقعا حقايق را بيان کرده  ايد يانه ؟  من شقايقم ، معنی دوست داشتن و مهر و محبت را بخوبی درک می کنم   ، ببين ، چگونه وجود و هستی خودرا دراختيارتان  قرارداده ام  شما الان از  زيبائی و بوی معطر من  بهرمند هستی و از نگاه کردن به من به اوج لذت نهائی  رسيده ای و ازمن به نحو مطلوب و دلخواه  استفاده  ها می بری ، وقتی به  شما می گويم دوستت دارم ، يعنی ازته دل دوستت دارم اين معنی واقعی عشق ورزيدن است ،  عمل من گواه گفتار من است ، اما جنابعالی چطور ، آيا معنی و مفهوم واقعی دوست داشتن  را ادارک نموده ای ، يا دوستی و عشقتان بخاطر رفع نيازتان است ، خاطرت آزرده نشود ،  مهر و محبت تان نسبت به همنوع تان بخاطر رفع حوائج مادی و نياز های معنويتان می  باشد ، زمانی به همنوع خود عشق می ورزی که به او نيازمندی ، وقتی نيازتان  برآورده شد ديگر اورا برای هميشه از صفحات ذهنتان حذف می کنی ، آيا اين است معنی  عشق تو ؟ تو خودت را به من اشرف مخلوقات معرفی کرده ای ، اما اشرف مخلوقات کجا و  شما کجا ، با او فاصله زيادی داری  دوست دارای نمونه های ا زاعمال غيرمنطقی  تان را برايت گوش زد کنم ، از همين کوهستان شروع می کنم  آمدی برسرمن تا آزار  و اذيتم کنی و برگهايم را بچينی و ريشه ام را بخشکانی وبررويم زباله بريزی   ميدانی که حق نداری با من اينگونه برخورد نمايی ، من صادقانه و خالصانه به تو نيکی  می کنم ولی تو بخاطر نيازت با من رفتار می کنی آيا اين  است رسمتان ؟ شما با  خودت هم روراست نيستی ، دررفتارو برخوردتان با هم نوع تان نیز راه صداقت و دوستی را  نمی پيمايی ، عدل و انصافتان کجا رفته است اصلا دروجودت هست يانه ؟ بدجوری گرفتار  شقاوت و زياده خواهی شده ای ، چشمم روشن زمين خوارنيزهستی  درتشکيلات ادارای  تان ظلم و اجحاف به حداعلی خود رسيده  است ، زمين خدارا قطعه قطعه می کنی و با  قيمت گزاف به فروش می رسانی  شرم هم خوب چيزی است، آيا داری يانه ؟ ميدانی برای  هم نوعتان چه مشکلاتی ايجاد کرده ای ، اندکی به برج های ساخته شده خود بنگر ، واقعا  قيمت  تمام شده تان چقدر است ؟ و چرا با قيمت واقعی دراختيارمردم قرارنمی دهی  و چرا از قدرت و موقعيتان سوء استفاده می کنی ومردم محروم را درتنگنا قرارمی دهی  مگر چه شده است ؟ اين همه جمع آوری و اندوختن ثروت نامشروع و غيرقانونی به چه درتان  می خورد مگر غيراز اين است روزی بايد آن را تحويل ورثه بدهي و لخت و عريان حتی گاهی  اوقات بدون کفن  راهی زيرخاک شوی و از اين دنيای مکار کوچ کنی ، آيا تا به حال  به رحلت و کوچ کردن  نيز انديشيده ای آیا گوشت با اين کلمات آشنايی دارد يا نه  ؟ ازکجا بگويم  دلت می خواهد از کيفيت برجهای ساخته شده هم برايت بگويم و از  نحوه ريختن  بتن های آن و يا ازکيفيت مصالح ساختمانی بکاربرده شده در آن ، آيا  در بکار بردن مصالح استانداردهای علمی را رعايت کرده ايد يا ظاهر آن را آراسته ايد  که بايک لرزش کوچلوی زمين سقف آن برروی ساکنين فرو خواهد ريخت و... شما که مدير  هستيد با زيردستان چگونه برخورد می کنی آيا فقط به منافع خود انديشه می کنی   يا اجرای عدلت را سرلوحه کار خود قرارداده ايد ، آيا عادل و امانتدارهستی ، راستی  اين پست را بصورت امانت برايتان داده اند ، تا آنجائی که من شقايق درک کرده ام و  ناظر اعمالتان هستم اکثر شماها درفکر جمع آوری ثروت و کنز يد و به زيردستانتان  اجحاف و ظلم می کنيد ، و اما شما ای انسانی که زيردست مدیريد آيا کارتان قانونی است  با مراجعه کننده چگونه برخورد می کنيد آيااز موقعيت شغلی تان سوء استفاده  نمی  کنيد ؟ و به مردم و رئيستان ظلم نمی کنيد ؟ آيا اطلاعات نسنجيد ه و غلط تحويل مدير  تان می دهید آن هم بدون مطالعه تصميم گيری می کند ميدانی اين عمل يعنی چه ، يعنی  ايجاد فاجعه ای جبران ناپذير ، محصولش  عقب ماندگی و سقوط و انحطاط است ، بازهم  دوست داری بگويم ، ديدی که اشرف مخلوقات نيستی ، هنوز آلودگی ها و تعلقات مادی و  دنيوی دروجودت شعله وراست ، اگر خواسته باشی همدم و هم راز من گردی ، بايد خودت را  بدرستی اصلاح کنی و آن تعلقات بی مفهوم را از وجودت بزدائی ، برو خودت  را بساز و بعد  بيا پيش من که با تو کارها ی زيادی دارم ، رازهائی دردرون دارم که دوست دارم برايت  بگويم شرطش اين است که آنتن گيرنده تان را بدرستی وبدور از عيب و ايراد تنظيم کنی تا  بتوانی آنچه که من می گويم بخوبی و شفاف دريافت نمايی  وگرنه دريافت آن  غيرممکن است ....

ندای عشاق...
ما را در سایت ندای عشاق دنبال می کنید

برچسب : مصاحبه با شقايق فراهاني,گفتگو با شقایق فراهانی, نویسنده : mamshouga بازدید : 236 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 3:41