ندای عشاق

اودلو سؤزلر یاناراؤره کده - بخش92عزيزيم ينی مندنسوروش ينی مندناوره ييم ناله چکرالهام آلار ينی مندنترجمهچیزهای جدیدی از من هستچیزهای جدیدی از من بپرسدلم ناله می کشدچیزهای جدیدونوازمن الهام می گیرنددلم گرفته بود حالت عجیبی داشتم به امورات مختلف فکرمی کردم وهمه چیز را ازذهن خودعبورمی دادم , به مواضع گوناگون مردم , به افکارو اندیشه ها, به اعمال مردم وعمل خویش , به همه چیز می اندیشیدم , عجب حالی داشتم که قابل توصیف نیست به هرجا نگاه می کردم تکراری به نظر می رسید انگارهمه چیز از قبل وجود داشت وبرایم عادی شده بود وازدیدن آنهالذت نمی بردم خسته و کوفته درگوشه ای نشستم وبه عمق حوادث نگریستم که چرا همه چیز تکراری است چرا چیز جدیدی وجود نداردبدنبال چیزهای جدید و نوبودمتصمیم گرفتم ازقفس بیرون آیم وبدنبال ناشناخته ها باشم عالم را به گونه ای دیگر در ذهن ترسیم کنم تاازحالت انجماد و رکود خارج گردم ودراوج بی نهایت ها سیرکنم دربی نهایت چیزهای جدیدی یافت می شود عالم هستی بقدری وسیع و گسترده است تاآخر عمراگر در آن سیرکنی پایان یافتنی نیست همیشه نواست درهرحالتی وهرزمانی افق جدیدی برروی انسان گشوده می شود دربی نهایت ها همه چیز نواست تکراری و قدیمی بودن معنی ندارددربی نهایت هرچقدر بگردی به کنه اش نخواهی رسید یافته هاجدید و نوعند. در این بایاتی منظور از من همان بی نهایت عالم هستی است که در آن جدیدها موج می زند هرچقدر سیرکنی بازهم افق جدیدی بررویت گشوده می شود واز دیدن آن خسته نمی شوی دلت تنگ نمی شود مدام شاد و خندان هستی + نوشته شده در سه شنبه چهارم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 10:29 توسط علی روحی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب