ندای عشاق

متن مرتبط با «دست به جان نمی رسد تا» در سایت ندای عشاق نوشته شده است

دولـوب تامام باغ آلما

  • اودلو سؤزلر یاناراؤره کده - بخش54 دولـوب تامام باغ آلماباغبان بسلـه رآغ آلمايارام نه سيزيلدايرسانساغالميرسان ساغالمامگرمی شودزخم ها و رنج های درون را نادیده گرفت مگر می شود آنچه گذرزمان و حوادث ناگوار دروجود ریشه دوانیده با یک تشر آنی از بین برد آنچه که درتمام لایه ها و صفات وجود نفوذ کرده و همه چیز را تخریب نموده است چگونه می توان با یک روش ناپخته ترمیم کرد برای پاک سازی لایه های نابودشده نیازی به تلاش بیشتر در تمامی جوانب وجود دارد , بنابراین دروهله اول باید علل بروز زخم را بخوبی شناخت و بعداز اتمام مراحل نهائی شناخت به مداوای آن پرداخت , اصلاح زخم های ایجاده شده درونی بسیارسخت است گاهی اوقات امکان پذیرنیست اکثر زخم هارا متجاوزین و غارتگران حقوق حقه انسانی بوجود آورده اند با اقداماتی همچون ترویج و گسترش فرهنگ بی عدالتی و تبعیض در حوزهای مختلف توانسته اند تاحدودی بشریت را تحت سلطه و نفوذ خود در آورند و سالهای متمادی برای نابودی مغزها و مسخ تفکرات سالم و ایده های پاک برنامه ریزی و طراحی کرده اند و سموم کشنده ای را در قوالب زیبا و رفاه نامعقول به خورد انسانها داده اند تا فرصت اندیشیدن و رفاه واقعی و معقول را از وجود آنها سلب کنندتا انسانهارا از هویت اصلی خود بیگانه نموده و خواسته های ظالمانه و مستکبرانه خودرا به آنها تحمیل کنند و انسان بیگانه از خویشتن در سایه شوم ظالمان زیاده خواه تکاثرطلب به موجودی بی روح مبدل می گردد و اراده ای از خود ندارد و آنچه که قدرتمندان وحشی و خونخوار دیکته کنند به آسانی پذیرفته و به آن عمل خواهد کرد , ولذا این زخم کشنده را چه کسی به او وارد کرده است و چه کسی اورا به درد و رنج انداخته است , و همه چیز اش را گرفته است و اورا بخاطر لقمه نانی مطیع خو, ...ادامه مطلب

  • شود نیت مردی گرتبه 

  • وقتی نیت انسان بد شود خیر و برکت ازمیان می رودشود نیت مردی گرتبه نباشد کس را حذر از گنهشود بسته درهای نعمت تمام نبینی کسی را مگر تلخکامنقل از کتاب هزارگوهر منتخب کلمات قصارنهج البلاغه ص258آن زمان که هدف اصلی انسان رسیدن به مطامع دنیوی ازهرراهی که باشد , آن زمان که انسانها همه چیز را برای خود وبخاطررفاه خودبخواهند , آن زمان که اختلاس و رشوه ممدوح باشد وهرکس زورش بیشتراست محبوب قلوب است آن زمان که معنی حلال وحرام و بحث ازمقوله حلال و حرام جرم تلقی می گردد, آن زمان که کاخ نشینی وزندگی اشرافی دربین مردم ارزش محسوب می شود واکثرمردم بی تفاوت باشند وموج سواران طغیانگر برافکارمردم حکومت کنند واندوختن ثروت نامشروع مباهات و افتخارباشد آن زمان که دلالی ومفت خوری وکارنکردن و پول درآوردن درصدرامورباشد , وکارکردن و عرق ریختن ضدارزش باشد دیگرخبری از خیرو برکت نخواهدشد , انسان هابه موجودی وحشی تبدیل شده وخون همدیگررا خواهندمکید درچنین اوضاع و احوال وجودبرکت بی معنی استآدرس ماhttp://mamshoug.blogfa.com/https://www.instagram.com/a1341m1368p1372/https://twitter.com/i5z78wsthql5mxn, ...ادامه مطلب

  • گشاید کسی چون به ایثاردست 

  • هنگام مقدم داشتن دیگران برخود ارزش وجود بخشندگان روشن می شودگشاید کسی چون به ایثاردست     به محتاج و مسکین دهد هرچه هستشود ارزش گوهر او پدید       نه هرکس تواند بدینجا رسیدنقل از کتاب هزارگوهر منتخب کلمات قصارنهج البلاغه ص257چقدرزیباودوست داشتنی است عمل کسی که ازهواهای نفسانی وزیاده خواهی ها وخودخواهی ها وادعاهای بیهوده وغروروطغیانگری بگذرد وبه حقیقت هستی فکرکند وزندگی را اززوایه دیگری بنگرد درگلستان دل انگیز وجودواقعی خویش سیرکند وبه اقیانوس بیکران ارزش ها بپردازد وازچشمه زلال آن سیراب گردد محاسنی که درایثاروازخودگذشتگی وبخشش وجودداردباهیچ چیز قابل مقایسه نیست , باید درذات اوهضم شد تاماجرارافهمید اگر بااو نباشی ومثل اونباشی ازدرک او عاجزی , با او بودن کارهرکس نیست باید مرد میدان بود تاشیرینی آن راچشید این درگاه جاده خاص خودرا داردازهرراهی نمی توان به او وصل شد , وصل شدن قانون دارد مراقبت ویژه می خواهد دلی که آلوده است نمی تواند معنی بخشش را حس کند اول باید خودراساخت وصفات زشت و ناپسندرا ازوجودخویش زدودتابه بی نهایت رسید دربی نهایت , خودبودن ومن بودن وجودندارد, من کی هستم که دیگران مطیع ام باشند, من جذب اوشده ام , بخشیدنم عملم وهمه چیزم بخاطراوست اگرهمه مردم دیگران را برخودمقدم دارندخبری از نزاع هاو کشمکش ها وجنگ ها و خون ریزی ها و حق کشی ها و حقوق های نجومی , احتکارها, کاخ نشینی ها و فاصله طبقاتی نیست, رفاه متعلق به همه است نه قشرخاص آدرس ماhttp://mamshoug.blogfa.com/https://www.instagram.com/a1341m1368p1372/https://twitter.com/i5z78wsthql5mxn, ...ادامه مطلب

  • چوقدرت بحد نهایت رسد 

  • وقتی توانایی به کمال رسد ارزش گذشت از خطای دیگران آشکارمی شودچوقدرت بحد نهایت رسد      توانایی  کس بغایت رسدهویداشود قدر عفو و گذشت     چو باران که بارد بصحرا و دشتنقل از کتاب هزارگوهر منتخب کلمات قصارنهج البلاغه ص258درآن هنگام که انسان به وجودواقعی خودپی ببرد وزوایاوخصوصیات بارزاستعدادهای درونی خودرا بخوبی بشناسد وازبکاربردن آن درجای خودسرپیچی نکند وازاشیای پیرامونی به نحومطلوب بهره ببرد , وموانع موجودارتقاو ترقی را یکی پس ازدیگرازبین ببرد وباقدرت تمام بدورازسستی وکاهلی به مقابله برخیزد وراه رسیدن به قلل بی نهایت را هموارسازد وخودرا از تنگنای زندان مخوف آرزوهای باطل وتمایلات غیرمعقول دنیوی رهاسازد , به اعمال خودمشغول است خطای دیگران برای او چندان مهم نیست وفقط به خطاهای خودمی نگرد ودرگاهای منتهی به خطارا دروجودخودمحکم می بندد, تاویروس های ناشناخته زیاده خواهی و افزون طلبی نتواند به درونش نفوذ کرده وسیستم ایمنی اش به هم ریزد درچنین شرایطی هرگز فرصت نگریستن به خطای دیگران وجوندارداگر هم چیزی را درکسی مشاهده کند واگر خطای دیگران برعلیه منافع اش باشد بصورت آنی از آن می گذرد ولی اگر خطای دیگران برعلیه انسانیت باشد دراینجاگذشت معنی نداردحکم نهایی , مبارزه با افرادخاطی است باید جلو رشد ویروس را گرفت باید سدراه گیرندگان حقوق های نجومی  شد , حقوق های نجومی از جمله ی خطاهایی است که تارپومردم را می سوزاندو جامعه را به جهنم سوزناک تبدیل می کند و فقرارا به آتش می کشد اینگونه خطاها قابل گذشت نیست باید با آن مقابله کرد و جلوش را گرفت حقوق های نجومی لکه ننگی است دردامن حکومت , اگر این سم خطرناک از بیخ و بن برچیده نشود وگسترش یابد, ...ادامه مطلب

  • عجب دارم از آنکه برزیردست  

  • عجب دارم از کسیکه به مهر بالاترازخود امیدواراست چگونه به زیردستش رحم نمی کندعجب دارم از آنکه برزیردست        درنیکی و خیرو رحمت ببستچرا دارد امید آن شخص پست      به نیکی آن کاوزوی برتراستنقل از کتاب هزارگوهر منتخب کلمات قصارنهج البلاغه ص252بارخدایا, ای خدای مهربان , ای خالق کل کائنات , وجودنابسامانی ها, زشتی ها, پلیدی ها, حق کشی ها, استثمارها, بهره کشی ها از مظلومین وستم دیدگان , عدم رعایت حال همدیگروجوسازی ها واهانت های پی درپی , قطع صدای مظلومین ومحرومین توسط ستمگران وظالمان وحرامیان نجومی بگیرخسته ام کرده به توپناه می برم وشکایتم را به درگاه توعرضه می دارم  متاسفانه افرادمتکبروخودخواه وزیاده خواه وشهرت طلب وقبیله گرادربدنه دولتهانفوذدارندوسدراه اجرای عدالت اند وهرگونه تلاشهای مثبت و سازنده راباترفندهای گوناگون خفه می کنند وباحیله ونیرنگ پست های کلیدی را دردست گرفته اندبه زیردستان خود ستم می کنند ومعیشت مردم را به گروگان گرفته انددرگوشه وکنارباتشکیل اتاق های فکر پوسیده تحت عنوان اقتصادآزادورقابت اقتصادی کالاهاراگران کرده وقدرت خرید مردم راکاهش داده اند اکثرمدیران نجومی کشوردرهمین اتاقهای فکرتربیت شده اندوبیش از 30سال است باتفکرپلید وضدمردمی خودبدترین شرایط را برای مردم تحمیل کرده اند اکنون دولت مردمی درگروگان این گروه منفوراست توانایی حذف مدیران طاغوتی وکاخ نشین را نداردوجودمدیران نجومی و کارشناسان نجومی دربدنه دولت به نفع دولت ومردم نیست , درکجای دنیامدیران طاغوتی نجومی بگیروزیاده خواهان و کاخ نشینان و حرام خواران به زیردستان خودرحم کرده  اند؟ مگراینهابه رحم اعتقاددارندهمه چیر مدیران طاغوتی و کارشناسان, ...ادامه مطلب

  • ستایش زچیزی که اندر تو نیست  

  • هرکس انسان را به آنچه دروی نیست بستاید اورا مسخره کرده استستایش زچیزی که اندر تو نیست       تمسخر بود موجب غافلی استمبادا فزاید ترا از آن غرور         مباداشوی از ره راست دور , ...ادامه مطلب

  • بود صحبت احمق آزارجان 

  • با ابله سختی کشیدن ( با او بسربردن) روح را آزردن استبود صحبت احمق آزارجان        مبادا ترا تیره سازد روانمکن رنجه خودرا دراین رهگذر      برو تاتوانی ازاو کن حذر, ...ادامه مطلب

  • عمل چون به دانش نباشد قرین  

  • کسی که به علم خود عمل نکند عالم نیستعمل چون به دانش نباشد قرین        نباشی تو اندرخورآفرینتوعالم نئی جان من جاهلی       که از نفس خود این چنین غافلی, ...ادامه مطلب

  • زتقوی بسامان رسد کاردین   

  • هیچ چیزی مانند پرهیزکاری دین را اصلاح نمی کند, هیچ چیزی مثل هواپرستی دین را از بین نمی بردزتقوی بسامان رسد کاردین      باصلاح ایمان بود بهترینشود دین و ایمان تبه ازهوا        بترنیست از آن فسادی ورا, ...ادامه مطلب

  • زدنیا چو چیزی فرستی به پیش  

  • آنچه ازمال دنیایت پیش فرستادی مال تواست و آنچه باقی گذاشتی از آن دشمنتزدنیا چو چیزی فرستی به پیش      بری بهره از آن بعقبی تو بیشچو میری و باقی گذاری از آن       بود جملگی بهره دشمنان , ...ادامه مطلب

  • زدنیا ترا بهره دانی که چیست 

  • برای هیچ کس از دنیایش  بهره ای نیست مگر آنچه صرف آخرتش کرده باشدزدنیا ترا بهره دانی که چیست        جزانفاق برآخرت هیچ نیستچو خیری زمالت فرستی به پیش      نصیب تو باشد از آن خیربیش , ...ادامه مطلب

  • نخواهی رسیدن به اجر و ثواب  

  • هرگز اجر حاصل نمی شود مگر به کام کشیدن جرعه های تلخ شربت صبرنخواهی رسیدن به اجر و ثواب         نخواهی تو رستن زرنج و عذابمگر باده صبررا سرکشی        نباشی زتقدیر درسرکشی, ...ادامه مطلب

  • کمندی بود بهر ابلیس خشم 

  • برای شیطان  کمندی بزرگتر ازخشم و زن نیستکمندی بود بهر ابلیس خشم        نپوشد زاغوای و تزویر چشمکمنددگربهراو زن بود       به عقل وبدین تو رهزن بود, ...ادامه مطلب

  • زغربت نباشد به کس ننگ و عار 

  • غریبی ننگ و عار نیست بلکه ننگ و عار نداری دروطن استزغربت نباشد به کس ننگ و عار    وطن غربت است ارتو باشی فگارچه نالی زغربت تو ای کامکار      که ننگ است درخانه بودن ندار, ...ادامه مطلب

  • به هرچیز البته باشد زکات  

  • هرچیزی زکاتی دارد, زکات عقل تحمل نادانی جاهلان  است به هرچیز البته باشد زکات      زکات است واجب چو صوم و صلاتزکات خرد رفق با جاهل است      چو جاهل زاعمال خود غافل است, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها